استاد ماهر (دکتر قلب من) [فصل دوم] P{❸❾}
شوگا:اوممم با جز منو جینهو نه هیچکی .
جین:چیییی اونم میدونه؟
شوگا:اصن اون شما رو دید که دارین همو میبوسین
جین چشاش از حدقه زد بیرون:
چیییییی اونم دیدین؟
شوگا:بلههه
جین:از دست شما بسه دیگه بیا بریم
شوگا:اوکی
...
...
۳ ماه بعد:/
جینهو: هانا هانا بیا
هانا:جانم چیزی میخوی؟
جینهو: میشه این لیوان ابو به من بدی لطفا؟
هانا:چراکه نه عزیزم بفرمایید ..
جینهو: ممنون
هانا:خواهش میکنم *نشست*
جینهو: ببینم شما تا کی میخواین نامزد بمونین؟
هانا:نمیدونم شاید وقتی فارغ شدی بعد ..
جینهو: خوبه الان خیلی چاقم بعدا بهتره .
هانا:طبیعیه دیگه ، حالا تو ناراحت نباش ..
جینهو: اییییییی
هانا:جینهو خوبی؟
جینهو: اره اره
هانا:دیگه کم کم داره وقتش میشه باید بریم بیمارستان
جینهو: وایستا شوگا بیاد با هم میریم
هانا:من برم صداش کنم ..
...
...
جیمین: چیکار کنیم پس؟
نامی:نمیدونم واقعا کم آوردم، معلوم بود از اولشم که یکی دیگه پست این ماجراست
جین:ولی من ندیده بودم ، اون با کسی در ارتباط نبود اخه ..
شوگا:حتما یکی داشته کنترلش میکرده ، اگه با کسی در ارتباط نبوده حتما همیشه کنارش بوده و ما نمیسناسیمش
کوک:اهاننن یادم اومد
هانا در زد
جین:بله بیا تو ..
هانا:سلام ببخشید مزاحم میشم اما دیگه باید جینهو رو ببریم بیمارستان
شوگا با این حرف بلند شد:
چیزی شده؟
هانا:نه چیزی نیست نگران نباش فقط دیگه وقتشه جینهو رو ببریم بیمارستان کم کم داره دردش شروع میشه
شوگا:امممم اون که فردا باید بریم ولی مرسی که گفتی ..
...فردا:/
دکتر:خوب اماده اید؟
جینهو به نگاهی به شوگا کرد و گفت:ب..بله
دکتر: نگران چیزی نباش عزیزم همه چی خوب پیش میره
جینهو: امیدوارم..
..اتاق عمل:/
...
۱۰۴۲/۱/۴
جین:چیییی اونم میدونه؟
شوگا:اصن اون شما رو دید که دارین همو میبوسین
جین چشاش از حدقه زد بیرون:
چیییییی اونم دیدین؟
شوگا:بلههه
جین:از دست شما بسه دیگه بیا بریم
شوگا:اوکی
...
...
۳ ماه بعد:/
جینهو: هانا هانا بیا
هانا:جانم چیزی میخوی؟
جینهو: میشه این لیوان ابو به من بدی لطفا؟
هانا:چراکه نه عزیزم بفرمایید ..
جینهو: ممنون
هانا:خواهش میکنم *نشست*
جینهو: ببینم شما تا کی میخواین نامزد بمونین؟
هانا:نمیدونم شاید وقتی فارغ شدی بعد ..
جینهو: خوبه الان خیلی چاقم بعدا بهتره .
هانا:طبیعیه دیگه ، حالا تو ناراحت نباش ..
جینهو: اییییییی
هانا:جینهو خوبی؟
جینهو: اره اره
هانا:دیگه کم کم داره وقتش میشه باید بریم بیمارستان
جینهو: وایستا شوگا بیاد با هم میریم
هانا:من برم صداش کنم ..
...
...
جیمین: چیکار کنیم پس؟
نامی:نمیدونم واقعا کم آوردم، معلوم بود از اولشم که یکی دیگه پست این ماجراست
جین:ولی من ندیده بودم ، اون با کسی در ارتباط نبود اخه ..
شوگا:حتما یکی داشته کنترلش میکرده ، اگه با کسی در ارتباط نبوده حتما همیشه کنارش بوده و ما نمیسناسیمش
کوک:اهاننن یادم اومد
هانا در زد
جین:بله بیا تو ..
هانا:سلام ببخشید مزاحم میشم اما دیگه باید جینهو رو ببریم بیمارستان
شوگا با این حرف بلند شد:
چیزی شده؟
هانا:نه چیزی نیست نگران نباش فقط دیگه وقتشه جینهو رو ببریم بیمارستان کم کم داره دردش شروع میشه
شوگا:امممم اون که فردا باید بریم ولی مرسی که گفتی ..
...فردا:/
دکتر:خوب اماده اید؟
جینهو به نگاهی به شوگا کرد و گفت:ب..بله
دکتر: نگران چیزی نباش عزیزم همه چی خوب پیش میره
جینهو: امیدوارم..
..اتاق عمل:/
...
۱۰۴۲/۱/۴
۳۲.۰k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.